روانشناسی

کاهش استرس

انسان در انسان، عوامل شدید و گذرا مانند آزمون های نهایی، محرومیت از خواب، و شرایط مزمن مانند طلاق و سوختگی بر پاسخ ایمنی تاثیر می گذارند. افسردگی، خشم و اضطراب نیز بر سیستم ایمنی اثر می گذارد. محققان بالینی اخیرا بیماری هایی را کشف کرده اند که به نظر می رسد به دلیل تعامل بین عوامل روانی و فیزیکی است. تنش مزمن به طور چشمگیری بر بسیاری از سیستم های ایمنی بدن، درک و پاسخ به استرس روانی تاثیر می گذارد. در مطالعات ساختاریافته پژوهشگران حوزه روانشناسی، “عوامل روانشناختی بر شرایط پزشکی” حائز اهمیت است که در آن عوامل روانشناختی می تواند نشانه های روانشناختی، رگه های شخصیت، سبک های مقابله ای یا هر عامل دیگری باشد. همچنین پزشکان اختلالات روانی-فیزیولوژیکی را در رابطه با سیستم های بدن مختلف که تحت تاثیر این عوامل قرار گرفته اند، بررسی می کنند. شایع ترین اختلالات گزارش شده زخم معده، تنگی نفس، سردرد مزمن، فشار خون بالا و اختلالات قلبی-عروقی است. در سال های اخیر چندین اختلال روانی-فیزیولوژیکی جدید شناسایی شده است. از جمله عفونت های ناشی از ویروس و باکتری و همچنین سایر مشکلات در حوزه سلامت، به میزان بالای استرس مربوط می شود. محققان “سیستم ایمنی” بدن را به عنوان کلید این اتصالات مورد توجه قرار داده اند و در این حوزه محدوده مطالعه “ایمنی نوروپسیتی” را گسترش داده اند. سیستم ایمنی بدن متشکل از لنفوسیت ها و سلول های دیگر است که آنتی ژن هایی نظیر باکتری ها، ویروس ها و دیگر مهاجمان را دفع می کنند. استرس می تواند مانع فعالیت لنفوسیت ها باشد و بنابراین توانایی سیستم حمایتی را برای محافظت از خود در برابر بیماری کاهش می دهد. پاسخ بدن به این تنشها اغلب نشانه هایی از قبیل اسهال، سرگیجه، عرق بیش از حد، تشدید رفلکس، افزایش فشار خون، انقباض پیوندی، بی حسی، لرزش، اختلالات معده، ناهنجاری دفع ادراری را ایجاد می کند.

استرس

در انسان، عوامل شدید و گذرا مانند آزمون های نهایی، محرومیت از خواب، و شرایط مزمن مانند طلاق و سوختگی بر پاسخ ایمنی تاثیر می گذارند. افسردگی، خشم و اضطراب نیز بر سیستم ایمنی اثر می گذارد. محققان بالینی اخیرا بیماری هایی را کشف کرده اند که به نظر می رسد به دلیل تعامل بین عوامل روانی و فیزیکی است. تنش مزمن به طور چشمگیری بر بسیاری از سیستم های ایمنی بدن، درک و پاسخ به استرس روانی تاثیر می گذارد. در مطالعات ساختاریافته پژوهشگران حوزه روانشناسی، “عوامل روانشناختی بر شرایط پزشکی” حائز اهمیت است که در آن عوامل روانشناختی می تواند نشانه های روانشناختی، رگه های شخصیت، سبک های مقابله ای یا هر عامل دیگری باشد. همچنین پزشکان اختلالات روانی-فیزیولوژیکی را در رابطه با سیستم های بدن مختلف که تحت تاثیر این عوامل قرار گرفته اند، بررسی می کنند. شایع ترین اختلالات گزارش شده زخم معده، تنگی نفس، سردرد مزمن، فشار خون بالا و اختلالات قلبی-عروقی است. در سال های اخیر چندین اختلال روانی-فیزیولوژیکی جدید شناسایی شده است. از جمله عفونت های ناشی از ویروس و باکتری و همچنین سایر مشکلات در حوزه سلامت، به میزان بالای استرس مربوط می شود. محققان “سیستم ایمنی” بدن را به عنوان کلید این اتصالات مورد توجه قرار داده اند و در این حوزه محدوده مطالعه “ایمنی نوروپسیتی” را گسترش داده اند. سیستم ایمنی بدن متشکل از لنفوسیت ها و سلول های دیگر است که آنتی ژن هایی نظیر باکتری ها، ویروس ها و دیگر مهاجمان را دفع می کنند. استرس می تواند مانع فعالیت لنفوسیت ها باشد و بنابراین توانایی سیستم حمایتی را برای محافظت از خود در برابر بیماری کاهش می دهد. پاسخ بدن به این تنشها اغلب نشانه هایی از قبیل اسهال، سرگیجه، عرق بیش از حد، تشدید رفلکس، افزایش فشار خون، انقباض پیوندی، بی حسی، لرزش، اختلالات معده، ناهنجاری دفع ادراری را ایجاد می کند.

افسردگي چيست؟

اصغر اصغر اصغر · 1400/3/24 05:43 ·

افسردگی

براي بسياري از ما پيش آمده است كه به دلايل متعددي، چند روز يا حتي چند هفته ناراحت، غمگين و يا نااميد باشيم. اما آيا مي توانيم بگوييم مبتلا به افسردگي شده ايم؟ اگر جواب خير باشد پس چه زماني مي گوييم فردي مبتلا به اختلال افسردگي شده است؟ در اين مقاله قصد داريم تا به همين موضوع بپردازيم.

افسردگي

افسردگي، حالت غمگيني است كه فرد در آن احساس مي كند زندگي و چالش هاي آن طاقت فرسا است. هر انساني در زندگي خود ممكن است در روزهايي احساس گرفتگي و ناراحتي داشته باشد اما معمولا اين احساسات زود گذر هستند و بعد گذشت زمان فراموش مي شود. اما افراد مبتلا به افسردگي اين احساسات را تا جايي شديد تجربه مي كند كه در زندگي روزمره ي او اخلال ايجاد مي كند، فعاليت هاي معمولي او را تحت تاثير قرار مي دهد و تا حدي پيش مي رود كه باعث رنج و زحمت فرد و كساني مي شود كه با او در ارتباط هستند. افسردگي از دسته اختلالاتي است كه هر فردي ممكن است در طول عمر خود آن را تجربه كند. شيوع اين اختلال به ميزاني بالاست كه تحقيقات نشان داده است كه 5/9 درصد افراد آمريكايي كه چيزي در حدود 8/18 ميليون نفر است، در طول عمر خود به افسردگي مبتلا شده اند. اين بيماري مي تواند سلامت جسماني، رواني و رفتاري انسان ها را تحت الشعاع قرار دهد و نشانه هاي متعددي دارد كه از جمله ي آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد:

- غم و اندوه،

-دشواری در تمرکزز،

-احساس بی ارزشی،گناه و شکسیت

-عدم توانای در اندیشیدن،

بی خوابی

همچنين دانستن اين موضوع كه ممكن است شكايت مردان و زنان در افسردگي متفاوت باشد مهم است. به عبارتي ديگر، مردان مبتلا به اين اختلال ممكن است از تحريك‌پذيري، خستگي، فقدان علاقه و اختلال در خواب شكايت كنند، درحالي كه زنان بيشتر از احساساتي مانند بي ارزشي، احساس گناه و ناراحتي شكايت مي‌كنند.

DSM-5 در مورد افسردگي چه مي گويد؟

DSM-5،  كتابي است كه به آن راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني گفته مي شود. به طوركل DSM-5، اختلالات رواني را طبقه بندي مي كند و براي هر اختلالي ملاك هاي تشخيصي خاصي را تعيين مي‌كند. در آخرين ويرايش اين كتاب، اختلال افسردگي طبقه ي خود را دارد و شامل چندين نوع اختلال افسردگي مي شود كه شامل موارد زير است:

1-اختلال بي نظمي خلقي اخلالگر

2-اختلال افسردگي اساسي

3-اختلال افسردگي مداوم با سندرم افسرده خويي

4-اختلال ملال پيش از قاعدگي

5-اختلال افسردگي ناشي از مواد/دارو

6-اختلال افسردگي ناشي از عارضه جسماني

7-اختلال افسردگي مشخص ديگر

8-اختلال افسردگي نامشخص

 

شاید شما هم عشق و علاقه به شخص خاصی را تجربه کرده باشید. در این شرایط هربار که اسم او را می‌شنوید یا آن شخص صدایتان می‌زند، قلب‌تان به‌تپش می‌افتد و زمانی‌که نزدیک شماست، دست‌تان عرق می‌کند. شاید فکر کنید که در تمام دنیا فقط همین شخص وجود دارد، اما از کجا بفهمید که واقعا عاشق شده اید؟ از کجا بفهمید این یک حس واقعی است یا خیر؟ در این مطلب می‌خواهیم توضیح بدهیم عشق چیست و چه راه‌هایی برای تشخیص عشق واقعی وجود دارد.

مراحل سه‌گانه‌ی عشق

دنیس ندر (Dennis Neder)، نویسنده‌ی کتاب «در دنیای زنان یک مرد باش» (Being a Man in a Woman’s World)، می‌گوید: «عشق سه مرحله دارد: مرحله‌ی شیفتگی، مرحله‌ی پیوند و مرحله‌ی آشنایی. با شناخت این سه مرحله می‌فهمید که آیا عشق شما واقعی است یا نه».

به‌گفته‌ی دکتر ندر، مرحله‌ی شیدایی زمانی است که شما نمی‌توانید برای بودن با او منتظر بمانید. این مرحله‌ی رمانتیک و خیالی عشق است. درواقع این همان مرحله‌ای است که مردم از آن به‌عنوان عشق واقعی یاد می‌کنند، اما این مرحله بعد از مدت‌زمان کوتاهی از بین می‌رود.

مرحله دوم مرحله‌ی پیوند است. در‌ طول این مرحله سعی می‌کنید که فرد مقابل را بشناسید و تمام برنامه‌های مختلف زندگی‌تان را براساس او تنظیم می‌کنید. اگر این مرحله را ادامه دهید به‌تدریج وارد مرحله‌ی سوم می‌شوید که به آن مرحله‌ی آشنایی می‌گویند.

در مرحله‌ی آشنایی برنامه‌هایی را ترتیب می‌دهید که فرد مقابل در آن حضور دارد و درنهایت باهم ازدواج می‌کنید. شما کم‌کم متوجه می‌شوید که فرد مقابل‌تان درمورد موضوعات مختلف چه احساسی دارد و از چه چیزهایی لذت می‌برد. همچنین هم‌زمان دوباره روی زندگی شخصی خودتان، مسیرها و اهداف‌تان تمرکز می‌کنید. براساس باور متخصصان «عشق واقعی» از اینجا شروع می‌شود.

۹ روش برای تشخیص عشق واقعی وجود دارد

۱. احساس خوبی دارید

یک رابطه‌ی خوب، یک احساس خوب را برای‌تان به ارمغان می‌آورد.

۲. دوست دارید که زمان‌تان را با شریک‌تان سپری کنید

نیازی ندارید که با دیگران باشید یا برای دوری از یکدیگر دنبال بهانه نمی‌گردید. شما از تمام لحظه‌هایی که باهم هستید لذت می‌برید. حتی اگر ساکت باشید.

۳. به شریک‌تان احترام می‌گذارید

از شنیدن درباره‌ی شریک‌تان به خود می‌بالید و چیزهایی شبیه به این می‌گویید: «همسر من در خوانندگی و ترانه‌سرایی بی‌نظیر است». اگر متوجه شدید که مدام دارید درباره‌ی خودتان حرف می‌زنید، شما به همسر یا روابط‌‌تان توجه نکرده‌اید.

۴. افکار شریک زندگی‌تان برای‌تان جالب است

شما درباره‌ی موضوعاتی که برای‌تان مهم است نظر همسرتان را می‌پرسید. اگر با شما هم‌نظر نبود هم اشکالی ندارد.

۵. ویژگی‌های غیرعادی شریک‌تان را می‌پذیرید

همه‌ی افراد ویژگی‌های خاص خودشان را دارند. حتی شما! اگر شریک‌تان ویژگی دلپذیر یا تحمل‌پذیری داشت، حال شما خوب است. اگر این ویژگی شما را آزار می‌دهد، باید در نوع رابطه‌تان دقیق شوید.

۶. احساس امنیت می‌کنید

شما نمی‌ترسید که شریک‌تان را از دست بدهید.

۷. برای باهم بودن توضیحی ندارید

بسیاری از مردم به‌دلیل اینکه زندگی‌شان را باهم هماهنگ کرده‌اند مجبورند که در کنار یکدیگر باشند. اما از خودتان بپرسید آیا واقعا دوست دارید که باهم باشید. اگر جواب مثبت بود، پس به این باهم بودن ادامه دهید. اما اگر جواب منفی است پس مشکلی وجود دارد. ممکن است شما آماده نباشید.

۹. شریک‌تان را با دیگران مقایسه نمی‌کنید

همیشه افرادی زیباتر، باهوش‌تر و خوش‌اندام‌تر از همسر شما وجود دارند. اما شما نگران نیستید، زیرا دوست دارید که با او باشید.

تست های روانشناسی

اصغر اصغر اصغر · 1400/3/18 08:04 ·

تست MBTI

تست MBTI

در نظریه یونگ، هشت الگوی رفتاری انسان معرفی شد. بریگز و مایرز ایده‌های یونگ را در مورد این الگوهای ذهنی توسعه دادند و در نهایت نقش آنها را در مفهوم و توصیف انواع شخصیت‌ها در تست MBTI گنجاندند.

نظریه کارل یونگ در شناخت الگوهای رفتاری در سال ۱۹۲۰ عنوان شد و بعد ایزابل مایرز آن را قالب تست شخصیت در سال ۱۹۶۲ تکمیل و چاپ کرد. گفته می‌شود سالانه، بیش از دو میلیون نفر این تست را در سراسر جهان انجام می‌دهند و از آن برای شخصیت شناسی استفاده می‌کنند. شرکت‌ها نیز از این تست برای شناسایی ویژگی‌های شخصیتی و بهبود عملکرد انسانی استفاده می‌کنند.

تست بریگز و مایرز نوعی ارزیابی است که در آن شخصیت فرد را با توجه به چهار معیار اصلی مورد بررسی قرار می‌گیرد که در آن هر حرف مربوط به یک اولویت یا گرایش شخصیتی خاص است. این معیارها برون گرا یا درون گرا بودن، شهودی یا حسی بوده، ادراکی یا قضاوتی بودن و در نهایت احساسی یا منطقی بودن هستند.

این تست از ۹۳ سوال تشکیل شده است و انجام آن معمولاً حدود ۱۰ دقیقه طول می‌کشد. هیچ جواب درست یا غلطی در تست MBTI وجود ندارد. به طور معمول از افرادی که قصد دارند تا این تست را انجام دهند، خواسته می‌شود که بدون هیچ تاثیرپذیری به سوالات پاسخ دهند.

همان‌طور که گفتیم، این تست چهار دسته بندی اصلی شخصیتی را نشان می‌دهد که در مجموع این دسته بندی‌ها ۱۶ تیپ شخصیتی را تشکیل می‌دهند. تئوری پشت تست بریگز و مایرز مبتنی بر این واقعیت است که جمعیت جهان از این ۱۶ تیپ شخصیتی هستند.

سازندگان تست ارزیابی شخصیت MBTI معتقدند که رفتارهای مردم و نوع شخصیتی که دارند از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بنابراین از نظر شخصیتی متفاوت هستند. هر یک از حروف ذکر شده در پایین (EI ، IS ، TF ، JP) نشان دهنده یک معیار برای بررسی نوع شخصیت افراد هستند.

  • برون گرایی (E) یا درون گرایی (I)
  • حسی (S) یا شهودی (N)
  • منطقی (T) یا احساسی (F)
  • قضاوت‌گر (J) یا ادراکی (P)

 

تست هوش هیجانی EQ بار ان

تست هوش هیجانی که به تست EQ و تست هوش هیجانی بار آن نیز معروف است، آزمونی برای سنجش هوش هیجانی، هوش عاطفی و هوش ارتباطی در اشخاص است. با استفاده از تست هوش هیجانی بارآن می توان هوش عاطفی و هوش احساسی را در افراد سنجید. هوش هیجانی نقش بسزایی در موفقیت شغلی و زندگی شخصی همه انسان ها دارد. تست هوش هیجانی در واقع مهارت ها و استعداد های اشخاص مختلف را در مواجهه با فشارهای محیطی می سنجد. در سالیان اخیر  برای دسته بندی و تعریف هوش هیجانی، تئوری های مختلفی ارائه شده است. نظریه هایی که به هوش مربوط می شد، در گذشته فقط شامل توانمندی های عقلی بود که از همان زمان تا کنون به IQ شهرت دارد. بعدها به دلیل اهمیت ظرفیت های احساسی و هیجانی، هوش هیجانی هم به دسته بندی هوش ها وارد گردید.با ما در ادامه مطلب ” تست هوش هیجانی (EQ) بار-ان (Bar-on) چیست؟” همراه باشید.

تعاریف متعددی برای هوش هیجانی ذکر شده است که مهم ترین و جامع ترین آنها به شرح زیر است:

تست هوش هیجانی BarOn

هوش هیجانی در واقع مهارت شناخت عواطف و احساسات خود و در مرحله بعدی پس از بالا رفتن خود آگاهی، شناخت و بررسی احساسات، عواطف و هیجانات دیگران و توانایی مدیریت این هیجانات و احساسات در راستای تصمیم گیری های درست و نیل به سمت هدف مطلوب است. پس از شکل گیری هوش هیجانی به سبکی که امروز وجود دارد، روش های اندازه گیری آن در انسان ها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار گردید. در همین راستا، روش های متفاوتی ایجاد و ارائه گردید  که به تست های هوش هیجانی معروف گردیده است. برخی تست ها مانند تست هوش هیجانی برادبری و گریوز، فقط هوش هیجانی کلی را می سنجند در صورتی که برخی تست های دیگر مانند تست هوش هیجانی بارون یا بار-آن (BAR-ON)، مولفه های هوش هیجانی را به صورت جداگانه مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.

اهمیت تست هوش هیجانی بار ان در چیست؟

در 40 سال گذشته دامنه تاثیر هوش هیجانی روز به روز افزایش داشته است که یکی از دلایل آن را می توان، تاثیر هوش هیجانی در موفقیت های سازمانی و فردی دانست. از سوی دیگر نیز به دلیل اینکه می توان هوش هیجانی را با آموزش و تمرین یاد گرفت، در نفوذ آن در جامعه تاثیر بسزایی داشته است. هوش هیجانی در زمینه فردی تاثیر بسیاری بر ارتباط موثر با دیگران داشته و علاوه بر آن باعث بالا رفتن خود آگاهی احساسی و مدیریت هیجانات خود و در نتیجه درک بهتر احساسات و هیجانات دیگران می گردد. در مجموع این عوامل باعث بالا رفتن شانس موفقیت ما در زندگی شخصی و محیط های کاری می شود.

اگر شما درک درستی از احساس و نیاز مشتری داشته باشید و بتوانید احساسات و هیجانات خود را در مواجهه با همکار یا رئیس خود کنترل و مدیریت نمائید، قطعا در پیشرفت شخصی و همچنین پیشرفت کسب و کار شما، تاثیری مثبت خواهد داشت. تاثیر هوش هیجانی بر کسب و کار ها تا حدی بوده است که علاوه بر مهارت های فروش، مذاکره و حل اختلاف، باعث پیدایش سبک های رهبری و مدیریت بر مبنای هوش هیجانی گردیده است.

اگر از جنبه ای دیگر به هوش هیجانی نگاه کنیم، هوش هیجانی باعث بهبود روابط شما در روابط خانوادگی و زندگی شخصی خواهد شد. با شناخت صحیح از هیجانات و احساسات و دانستن اینکه در مواقع مختلف چه عکس العملی نشان دهیم، می توانیم از بسیاری از سو تفاهمات جلوگیری نموده و آتش بسیاری از اختلافات را در نطفه خاموش نمائیم. همچنین می توانیم با ابراز احساسات به موقع یا درک درست از احساسات طرف مقابل در بزنگاه های مهم زندگی، باعث استحکام رابطه ی خود شویم. تاثیر بسیار زیاد هوش هیجانی در ارتقا کیفیت زندگی حرفه ای و شخصی انسان ها در نیم قرن اخیر باعث شکل گیری انجمن های تحقیقاتی در نقاط مختلف دنیا پیرامون هوش هیجانی شده است. تست هوش هیجانی (EQ) بار-ان (Bar-on) چیست؟

 

تست-هوش-گاردنر

طبق نظریه تست هوش چندگانه گاردنر، برای به دست آوردن تمام قابلیت ها و استعدادهای یک فرد، نباید تنها به بررسی ضریب هوشی یا تست آی کیو (تست IQ) پرداخت. گاردنر بر این باور است که علاوه بر آی کیو، انواع هوش های دیگر فرد نیز باید در نظر گرفته شود به همین جهت تست هوش گاردنر به وجود آمده است. در سالهای اخیر بسیاری از متخصصان آموزشی، کلاس های خود را بر اساس همین تئوری طبقه بندی و آموزش داده اند. زیرا هر یک از این هوش ها نوع خاصی از روش تدریس را می طلبد. در ضمن در نتایج تست هوش گاردنر مشخص میشود فرد در چه مشاغلی احتمالا موفق تر خواهد بود. درصد هر یک از هوش ها را هم دریافت می کند.

 

انجام تست هوش هشت گانه گاردنر به ما چه کمکی به ما می کند؟

تست هوش گاردنر به شما کمک می کند تا میزان هر یک از هوش ها را در خود بسنجید. با توجه به اینکه این تست درصد هوش های مختلف را در شما نشان خواهد داد. این هوش ها عبارتند از هوش منطقی ، هوش فضایی ، هوش موسیقیایی ، هوش بدنی ، هوش میان فردی ، هوش درون فردی ، هوش کلامی و هوش طبیعت گرا است. مشخص است که اگر شغلی که فرد به آن مشغول است و کاری که فردی انجام میدهد، اگر مطابق استعداد او باشد میتواند به رضایت و موفقیت بیشتری دست پیدا کند. در تحلیل این تست ویژگی های فرد بر اساس استعداد او مشخص میشود و رابطه هوش فرد با عملکرد تحصیلی اش توضیح داده می شود. فعالیت ها و مشاغل مناسب با آن هوش نیز توضیح داده میشود. بدین معنی که اگر هوش خاصی در شما تشخیص داده شود مشاغل مرتبط با آن نیز توضیح داده خواهد شد. به وسیله تفسیر نتیجه تست هوش گاردنر شما به استعداد اصلی خود پی میبرید. 

افسردگی

اصغر اصغر اصغر · 1400/3/15 14:46 ·

افسردگی یک حالت خلقی شامل بی‌حوصلگی و گریز از فعالیت یا بی‌علاقگی و بی‌میلی است و می‌تواند بر افکار، رفتار، احساسات و خوشی و تندرستی یک فرد تأثیر بگذارد.

افراد افسرده هم می‌توانند احساس ناراحتی، اضطراب، پوچی، ناامیدی، درماندگی، بی‌ارزشی، شرمساری یا بی‌قراری داشته باشند. ممکن است آن‌ها اشتیاق خود در انجام فعالیت‌هایی که زمانی برایشان لذت‌بخش بوده از دست بدهند، نسبت به غذا بی‌میل و کم‌اشتها شوند، تمرکز خود را از دست بدهند، در به‌خاطر سپردن جزئیات و تصمیم‌گیری دچار مشکل شوند، در روابط خود به مشکل، برخورد کنند و به خودکشی فکر کرده، قصد آن را داشته باشند و حتی خودکشی کنند. اختلال افسردگی، ممکن است که باعث بی خوابی، خواب زیاد، احساس خستگی و کوفتگی، مشکلات گوارش، یا کاهش انرژی بدن شود.

افسردگی یکی از ویژگی‌های برخی از نشانگان روانی از جمله،اختلالات افسردگی اساسی است؛ اما ممکن است که یک واکنش طبیعی به رویدادهای زندگی، مانند مرگ نزدیکان، اثرات بیماری‌های بدنی یا عوارض جانبی مصرف بعضی از داروها و درمان‌های پزشکی باشد، البته تا هنگامی که این حالت در یک مدت زمان طولانی، باقی نمانده باشد. یک تشخیص راهنمای تشخیص و آماری اختلال های روانی، افسردگی به شکل یک عادت-که فرد می‌تواند به عنوان بخشی از زندگی خود تجربه کند-را متمایز می‌کند.

یکی از مهم‌ترین اختلالات افسردگی به‌ویژه در وضعیت پیشرفته، ازدست‌دادن قدرت تفکر سالم، راحت، خلاقانه یا حتی درست تمرکز کردن است که در مراتب بالاتر و در افسردگی های حاد، اختلال تشدید می‌شود و باعث مواردی مثل جنون می‌شود.

همچنین افسردگی را میتوان در نتیجه تضعیف ذهن در برابر حل مسائل ، ارائه فلسفه ها و... برای کنار آمدن با مشکلات روح باشد که ذهن اصطلاحا تسلیم میشود و دیگر امیدی ندارد ودر نتیجه افسردگی حاصل میشود.